حس زندگی

آخرین سنگرسکوته خیلی حرفها گفتنی نیست..

حس زندگی

آخرین سنگرسکوته خیلی حرفها گفتنی نیست..

شاملو و شریعتی

                      

 

بعضی اوقات برخی حرف ها ومفهوم ها چنان دارای ارزش والایی هستند که اشخاص بزرگ بالحن هایی گوناگون در تلاش هستند آن مفهوم رابه ما برسانند.

یکی از این موضوع ها"هراس ازمرگ و آزادی"است.

آزادی ارزشی است که به راحتی بدست نمیاد ودر راه آزادی باید از مرگ نهراسید.

دکترشریعتی واحمدشاملوشخصیت هایی هستند که در این مورد شعرهای زیبایی گفتند:

 

دکتر شریعتی:

"من هرگز از مرگ نمی هراسیده ام

عشق به آزادی،سختی جان دادن را

برمن هموار می سازد

عشق به آزادی مرا همه ی عمر درخود گداخته است.

آزادی معبود من است

به خاطر آزادی هرخطری بی خطراست

هردردی بی درد است

هرزندانی رهایی است

هرجهادی آسودگی است

هرمرگی حیات است

آخر،....چه بگویم؟

من تنهایی را از آزادی بیشتر دوست دارم

و حال میخواهم چه کنم؟

قلب که میزند برای کیست؟

برای چیست؟

وصبح که سربر میکشد برای کیست؟

برای چیست؟

رفیقان من،بامن مدارا کنید!

به پرتگاه چه نیستی ای زندگی من خواهد لغزید؟

فراخنای زمین،سخت تنگ است"

 

...

 اما احمدشاملو نیز میگوید:

 

"هرگز از مرگ نهراسیده ام

اگرچه دستانش از ابتذال،شکننده تر بود

هراس من-باری-همه از مردن در سرزمینی است

که مزد گورکن

ازآزادی آدمی افزون تر باشد؟"


دکترشریعتی-دفترهای سبز

احمدشاملو-کاشفان فروتن شوکران

نظرات 1 + ارسال نظر
taha یکشنبه 17 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:32 ب.ظ http://tammam.blogsky.com/

به خاطر آزادی هرخطری بی خطراست
هردردی بی درد است
هرزندانی رهایی است
هرجهادی آسودگی است
هرمرگی حیات است.....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد